کارآفرینی تکنفره

مشاوره کسب و کار کوچک

کارآفرینی تکنفره

مشاوره کسب و کار کوچک

🦭 آدمهای متفاوت، کسب و کار متفاوت 🦭
آموزش کاربازی، برنامه ریزی، اجرا، ثمربخشی، برای مدیران کسب و کارهای کوچک، خانگی، آنلاین، افراد با سیمپیچی مغز متفاوت و افراد با چالش سلامتی.

  • ۰
  • ۰

جرم این است که ندانیم، زندگی خیلی ساده تر از اینهاست که ما فکر می کنیم . فردریش نیچه

توی جلسات مشاوره ای که تاحالا داشتم، (چه قبلا که مشاوره تخصصی کسب و کار می دادم چه الان با کوچینگ) بیشتر وقتمون صرف پاک کردن بایدنبایدهایی میشه که توی ذهن مراجع ثبت شده.

ذهنیتی که آدمهای سادیستیک کردن توی سر بقیه، که اول باید یک شکل خاصی باشی، تا بعد بتونی به موفقیت برسی.

آدمها هم چون نمیتونن اون شکل خاص بشن، پس کلا اقدام نمیکنن. مثلا چون نمیتونن پنج صبح پاشن، قبل از مدیریت کسب و کار خودشون، 6 کیلومتر بدوئن!، یا تا پاسی از شب کار کنن، پس کلا بیخیال کارآفرینی و بیزینس میشن...

همش فکر میکنن باید یه چیزی "بشن". چیزی که نیستن.

غافل ازینکه همینکه هستن کافیه، و اتفاقا همینکه هستن باید باشن تا موفق شن...

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

ایده های کارآفرینی برای کارآفرینان  خلاق :

۱. وبلاگ نویسی

۲. نویسنده‌ی کتاب الکترونیکی

۳. طراح وبسایت

۴. طراح لوگو

۵. موسیقی دان

۶. فروشنده‌ی آثار هنری

۷. طراح اپلیکیشن‌های تلفن همراه

۸. دست دوم فروشی

۹. چوب کاری

۱۰. مربی رقص 

و.....

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

نقدی بر رسالت شغلی !؟

😑بارها کار خود را عوض کردید؟ با شوق و ذوق، کار جدیدی راه انداختید یا استخدام شدید اما پس از مدتی آن را رها کردید و بابت تصمیم گیری جدیدتان، توسط دیگران مواخذه شدید؟ انقدر سرزنشتان کردند که حتی از فکر کردن به کار جدید می ترسید و ترجیح می دهید تا ابد در همین شغل خسته کننده و کسالت آوری که دارید مشغول بمانید؟

رسالت شغلی

🥳 تبریک می گویم. شما "انسان" هستید. همه اینها طبیعیست و هیچ اشکالی به آن وارد نیست... 🥳

 

😒 اما در این بین افرادی وجود دارند که از وضعیت شما و نقطه ضعفی که دارید، استفاده می کنند تا خواسته یا ناخواسته در پوشش معنویت، قول شغل ماندگار را بدهند، برای مدت کوتاهی خوشحالتان کنند، و هنگامی که این کار را نیز مانند کارهای قبل رها کردید، برچسب دیگری به کلکسیونی از صفات منفی شما که قبلتر، توسط دیگران نسبت داده شده بود، اضافه کنند. چگونه؟ با مفهومی به نام * رسالت شغلی ! * 😐

 

برای مشاهده مقاله کامل از سایت شادا کوشا بازدید نمایید.

شاد و کوشا باشید

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

ترس از روزهای تعطیل

👯‍♂اغلب آدما کل هفته رو به امید روز تعطیل میگذرونن. دوست دارن در روز تعطیل هر کاری به ذهنشون رسید آزادانه انجام بدن. شاید کتاب خوندن، شاید رفتن دیدو بازدید، شاید رفتن کافی شاپ بازی، پاساژ بازی، شاید رفتن پارک، شاید کوه های اطراف کمپ زدن، شاید رفتن خارج از شهر نهار خوردن، شاید....

 

🚶🚶‍♀اما بعضی از همین افراد، وقتی به روز تعطیل می رسن، آرزو میکنن وسط هفته بود و اینطوری حداقل "مجبور" بودن یه کاری انجام بدن. حالشون بده و فقط سعی می کنن اون روز تعطیل رو زودتر بگذرونن. 

👩‍🏫این موضوع، تقریبا همون ترس از "آزادیه" . یکی از چالش هایی که توی فلسفه اگزیستانسیال بهش پرداخته میشه.

👩‍🔧اما فعلا دلیلش مهم نیست. راهکار عملیش چیه؟

⚙استفاده از ساختار. اما نه ساختار کاملا مشخص. ساختار شل و ول. 

این افراد باید یه حدودی از فعالیتی که میخوان داشته باشن رو در نظر بگیرن ولی بقیشو آزاد بزارن.

🔹مثلا: این جمعه ظهر میرم کوه. - کوه چیکار کنی؟ -نمیدونم هرچی. - کی برمیگردی؟ -نمیدونم هر وقت

🔹این جمعه عصر سریال میبینم. -چه سریالی؟ -نمیدونم -چند قسمت؟ -نمیدونم

🔹این جمعه ظهر میرم رستوران. -کجا؟ -نمیدونم -چی میخوری؟ -نمیدونم

 

🎊به این شکل یک بلوک مهم از روز تعطیل رو برای یک کار‌ نیمه مشخص تعیین می کنید. هم ساختار می دید هم از آزادی تصمیم گیری لذت می برید..

💃🕺💃🕺

شادا کوشا

تعیین وقت مشاوره و کوچینگ برنامه ریزی

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

این حرفی که میخوام بزنم، خیلی پرطرفدار نیست... در مورد کتاب و ارزش دادن به فرهنگ کتابخوانیه...

بعضیا فکر میکنن، اگه کتابخون باشی، یعنی خیلی آدم پُری هستی و اگه آدم پُری هستی، پس خیلی آدم درستی هستی. با ارزشی، قابل اعتمادی، مهربونی، انسانی...

اولا خیلی از کسایی که دائما کتاب می بلعن، بخاطر اینه که بتونن در مجالس حرّافی کنن، خودشونو نشون بدن و با دانستن زیاد، فخر بفروشن. بعله! پوز دادن فقط با پول نیست. با دانش هم هست. دانشی که فقط به هدف بالابردن وجهه اجتماعیشون بدست میارن و ازش استفاده عملی نمیکنن.

دوما، رشد کردن صرفا از طریق کتاب بدست نمیاد! بعضیا صرفا مقاله های علمی روز میخونن، بعضیا صرفا مطالب مفید شبکه های اجتماعی رو جذب می کنن، بعضیا صرفا از طریق مشاهده دیگران در جامعه، یاد میگیرن، بعضیا صرفا از شهود و ادراک درونی! هیچکدوم بهتر ازون یکی نیست. مهم، داشتن حس خوب و رشده...

سوما مطالب خیلی از کتابها مثل مطالب خیلی از پستهای شبکه های اجتماعی، میتونه بی معنی و بی فایده، و حتی گاهی آسیب زننده باشه. حتی اگه بازاریابی قوی ای براش شده باشه...

خلاصه اینکه کتابخونی، اونطوری که تبلیغ میشه با ارزش و خاص و نشوندهنده خرد نیست... در بند چهارچوب خاصی نباشید و باهرچیزی رشد میکنید به همون بچسبید...

 

همراه شما "شادا کوشا "

تلگرام، بله، اینستاگرام، یوتیوب، آپارات: @shadakousha

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

کلافگی احساسی:

1- راه برو

2- خودتو دلداری بده

3- نفس عمیق بکش

 

کلافگی استدلالی:

1- از اول آروم بررسیش کن

2- کمک بگیر

3- نفس عمیق بکش

 

کلافگی لیست کارها:

1- بنویسیشون

2- به خرده کار تقسیمشون کن.

3- نفس عمیق بکش

 

کلافگی شلوغی و نامرتبی:

1- از یه جایی شروع کن

2- جمع کن، بده بیرون، مرتب کن

3- نفس عمیق بکش

 

کلافگی ذهنی:

1- ذهنتو روی کاغذ تخلیه کن

2- با دوربین موبایلت حرف بزن

3- نفس عمیق بکش

 

شادا کوشا، کوچ برنامه ریزی

09201239987

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

😠 بعد ازینکه با مشتری یا کارفرما حرفم میشه، حالم خیلی بد میشه و از ذهنم پاک نمیشه. چیکار کنم؟

 

1- کارای حواسپرتی انجام بده: بازی موبایلی، شستن ظرفها و تمیزکاری، سریال دیدن.

2- تبدیل انرژی خشم به انرژی فیزیکی: دویدن، حرکت پروانه، طناب زدن، ورزش حرفه ای، بازی با فیجت های مختلف.

3- شرطی کردن خودت به یک وضعیت خاص: یه کار مشخصی رو فقط و فقط برای اینجور وقتا انجام بده، که نمادی باشه برای اینکه ذهنت بفهمه، تمومش کنه. مثل یه موزیک خاص. یه وضعیت خاصی ایستادن یا نشستن.

4- نوشتن : حرفایی که دوست داشتی بزنی و نزدی رو روی کاغذ بنویس. و به احساسی که همراهش هست دقت کن.

 

ازین مشکلات زیاد پیش میاد. فرقی نداره کسب و کار حضوریه یا مجازی. حتما از قبل براش برنامه داشته باش که خیلی اذیت نشی... wink

شادا کوشا، کوچ کسب و کار کوچک : 09201239987

تعیین وقت کوچینگ آنلاین

 

 

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

#تجربه . 🙃 بعضی وقتا تنها عاملی که جلوی موفقیت کسب و کار کوچک رو میگیره، ترس از تکنولوژیه. خیلی دیدم کسایی که رشته هاشون ربطی به تکنولوژی نداشته، حاضرن یک کار ساده ی یکربعه رو چند ساعت طول بدن، فقط بخاطر اینکه میترسن از یه نرم افزار جدید استفاده کنن.

 🤝 یه بیزینس تیمی کوچیک در زمینه علوم انسانی بخاطر ادامه تحصیل دو نفر از اعضا به شهرستان های متفاوت، با چالش روبرو شده بود و از من خواستن برای بیزینسشون مشاوره بدم. یه قسمت بزرگ از کل چالشی که داشتن، با استفاده از یه نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین (بصورت تیمی) براحتی رفع می شد... نصب آسون، کاربرد بسیار آسون، کار راه انداز، دقیقا چیزی که نیاز داشتن.

اما مسئول تیم، بهیچ وجه حاضر نمی شد حتی یه نگاه بهش بندازه! مقاومت بزرگی در برابرش داشت و بدون اینکه توضیح بده یا دلیلشو بگه، همه تیم رو اسیر کرده بود. افراد برای انجام کار تیمیشون یه فرایند بسیار عجیب غریب پیچیده رو بکار میبردن که نه صرفه داشت نه امنیت نه قابلیت مدیریت و هدایت.😑

😉 چند تا نکته رو بدونید:

1- اینکه یه نرم افزار یا اپلیکیشن، اسم خارجی داره، به معنی این نیست که قراره ما رو بخوره.

2- اینکه همون اولش بلد نیستیم با یه نرم افزار یا اپلیکیشن کار کنیم، به معنای این نیست که شایستگیمون زیر سوال بره و احساس حقارت کنیم.

3- اینکه بیست سال پیش، نرم افزارا روی اعصابمون بود به معنای این نیست که الانم با همون کیفیت هستن.

4- اینکه نرم افزار، ورژن فارسی نداره به معنای این نیست که نمیتونیم معنی چهار تا دونه دکمه ای که داره رو بفهمیم.

5- اینکه نرم افزاره خوشگل و با کلاسه، به معنای این نیست که یادگیریش سخته و طول می کشه. 🤖 وقتی یه نرم افزار یا اپ تولید میشه، فقط یه تیم بزرگ میان روی این کار می کنن که چطوری کارکردن باهاش، برای مخاطب آسون بشه. مخاطب کیه؟ مخاطب، منظور کسی نیست که دکترای تخصصی آی تی داره. مخاطب همین ماهاییم. من، شما، خانمی که مربا و ترشی میفروشه، خانمی که وکیله، آقایی که پزشکه، آقایی که پرورش گل و گیاه میده،  و خانم یا آقایی که هیچکار خاصی نمی کنه. مخاطب یعنی این. پس در حدی میسازن که بتونیم از پس کار باهاش برآییم. 🧘‍♂️ بهش میگن کاربرپسند بودن نرم افزار. به معنای این نیست که کیوت و باحال باشه دوستش داشته باشیم. به معنای اینه که بتونیم به کاراترین شکل ممکن ازش استفاده کنیم. حتی چرخش نگاه مخاطب برای پیدا کردن دکمه ها هم مهمه. چند ثانیه طول میکشه بفهمه چیکار کنه؟ گیج میشه؟ استرس میگیره؟ کلافه میشه؟ به فکر و ذهن و احساس مخاطب اهمیت میدن، بعد می سازنش...

 ازشون نترسید. واقعا چیز خاصی نیستن. امتحان کنید  😉 

تلگرام و بله برای تعیین وقت کوچینگ: 09201239987

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

زمان کار مشخص است، 8 صبح تا 5 بعد از ظهر. صبح زود بیدار باش، انجام روتین صبحگاهی، شروع کار، کار، کار، کار، استراحت و خواب. این زمانبندی نشات گرفته از توافقی جمعیست بر اساس زمان بالا بودن بازدهی "بیشتر افراد". اما نه همه. و در بین همان افراد مشابه نیز نا هماهنگی هایی از نظر بالا و پایین رفتن انرژی دیده می شود. همین تفاوت در ریتم طبیعی بیولوژیکی بدن است که به بقای نوع انسان کمک میکند. افراد سحرخیزی که صبح زود خدمت رسانی میکنند، افراد شب بیداری که شیفت شب را هوشیارانه و با انرژی به ارزش آفرینی می پردازند.

بازدهی افراد شب بیدار

ریتم شبانه روی افراد، معمولا از کودکی ثابت است و تقریبا هرگز تغییر چشمگیر و بزرگی نخواهد داشت. کودکی که نمی تواند شب بخوابد، و صبح زود بیدار شود، در بزرگسالی هم همینگونه خواهد بود. انتخاب مشاغل متعارف روزانه، برای فردی با ریتم شبانه روزی شب بیدار، عاقبتی جز بازدهی پایین شغلی، فرسودگی، بیماری های جسمی ناشی از مصرف محرک ها (کافئین) و بیماری های روانی ناشی از فشار و تنش بالای کار نخواهد داشت. بنابراین لازم است که هر کس به ریتم خودش احترام بگذارد و بر اساس آن، نه بر ضد آن به فعالیت بپردازد.

احتمالا از قبل با مفهوم سیکل شبانه روزی آشنا بودید. بدن انسان تحت تاثیر هورمونهایی مانند ملاتونین، ناشی از نور آفتاب، چرخه خواب و بیداری تقریبا ثابتی دارد. اما سیکل شبانه روزی (24 ساعته)، تنها سیکل تاثیر گذار بر میزان بهره وری نیست. ریتم اولترادیان، هفتگی و ماهیانه نیز از چرخه های طبیعی بیولوژیکی بدن هستند که به شدت بر بی ثباتی سطح انرژی ما تاثیر می گذارند اما متاسفانه از پرداختن به آنها غفلت به عمل می اید.

در مقاله " بهره وری بالا با احترام به ریتم بدن " ، تاثیر این چرخه های ریتمیک را بر کارایی و فعالیت مستمر، بررسی کرده و راههای استفاده از آن را برای حفظ سلامت جسم و روان ارائه خواهم داد.

  • کارآفرینی با بیماری
  • ۰
  • ۰

بیشتر آدم های دنیا، الگوهای معروف و مهم کسب و کار را مشاهده می کنند، بر حسب سلیقه، یکی از آنها را انتخاب می کنند، مسیری که دیگران رفته اند را یاد می گیرند و پیشرفت در آن مسیر از قبل تعیین شده را ادامه می دهند. یا به جای الگوهای آکادمیک، مسیری که برایشان آشناست را انتخاب می کنند. یکی ترجیح می دهد مانند پدرش، نویسنده باشد، دیگری کارمند بودن را مناسب می داند، یکی تجارت و دیگری بازیگری... اما اصول ثابت است. درس ها از قبل آماده شده هستند. کتاب های راهنما از قبل نوشته شده هستند. فقط حاشیه ی آنهاست که نیاز به شخصی سازی شدن دارد.

 

اما در این میان، افراد متفاوت چه کنند؟ تکلیف افرادی که بدلیل تفاوتهای ساختار مغزی یا بدنی، نمی توانند شبیه الگوها باشند چه می شود؟

 

در این وبلاگ، تلاش می کنیم مدلی متفاوت از موفقیت شغلی ارائه دهیم که هر کس با وجود مغز و بدن متفاوتی که دارد بتواند مسیر کسب و کارش را به صورت منحصر به فرد و با توجه به نیازها، خواسته ها و توانایی های خودش بسازد و در عین حال ارزش آفرین باشد: مدل کسب و کار با وجود بیماری مزمن 🧠🗣⛹‍♀💪👩‍🎤

 

 

  • کارآفرینی با بیماری